یکی از مولفه های اصلی هویت هر فرد شناخت وی از اصالت و نسب خود است. هر چه این شناخت بیشتر باشد و ریشه های آن در تاریخ بیشتر مورد کنکاش و جستجو قرار گیرد ، عمق این هویت بیشتر خواهد بود. شاید به دلیل همین نیاز بوده که انسان، علم الانساب یا دانش دودمان شناسی را برای هویت شناسی خود بنیان نهاد. در گذشته دودمان شناسی فقط بر ثبت نام نیاکان مبنتنی بود اما امروزه با توسعه فناوری ، دودمان شناسی از علوم پیشرفته ای مانند ژنتیک نیز بهره می برد. به عبارتی علاقه انسان به هویت خود منحصر به گذشته نبوده و در حال حاضر نیز انسان با بکارگیری دانش های نوین سعی در مستند سازی این هویت دارد.
روز جمعه اول بهمن ماه ۱۳۹۵ فرصتی حاصل شد تا زیارتی از مرقد جد اعلای سادات گوشه جناب سید کمال الدین ولی داشته باشم. به رغم مشاهده مناظر بدیع و طبیعت چشم نواز مسیر لیوس ( تصاویر پیوست) دیدن مرقدی محقر در آن روستای دور افتاده دلم را شکست. با خود اندیشیدم که در میان نتاج این سید بزرگوار هم عالم دینی هست، هم استاد دانشگاهی، هم کاسب مولتی ملیاردر موفق، هم مدیر دستگاه اجرائی ، هم کارمند با سابقه و با تجربه ثبت اسناد ، هم نیک مردانی در اداره اوقاف . با وجود این افراد و هزارن نفر که عنوان سیادتشان از وجود این سید جلیل القدر اعتبار یافته است، چرا این مرقد باید چنین بی رنگ و لعاب باشد. بنده موافق اسراف در هزینه برای اموات نیستم، اما اعتقاد دارم توسعه این زیارتگاه و فضا سازی و زیبا سازی آن بهانه ای خواهد بود تا از محل وقف ، مدرسه ای، خانه بهداشتی، کسب و کاری بواسطه توسعه گردشگری و نهایتا آبادانی برای این منطقه جداً فقیر و محروم رقم بخورد . آن منطقه بسیار مستعد برای باغداری محصولاتی چون انار، انجیر، انگور ، زیتون و گردو های گرمسیری می باشد. وجود جریان آب های فصلی و مهار آنها برای آبیاری باغات این منطقه منجر به فر صت های شغلی خواهدشد که باقیات و الصالحاتی است برای یکی از مبلغان شریعت محمدی(ص) و تشیع علوی ، جناب سید کمال الدین ولی علیه الرحمه و اولاد ایشان.
نوشته شده توسط سید محمود طبیب غفاری